Lawh-i-Istintaq/Persian18

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search

" أخذتم أُصول أنفسکم و نبذتم أصول الله عن ورائکم ما لکم لا تفقهون" این آیه مکرر از لسان عظمت جاری و بعد از ورودجمال قدم پاشا و اهل مجلس معذرت خواستند که ما مکلف بتفحصیم چه که سه نفس کشته شده اند و جمیع اهل بلد خائف و هراسان لذا باید بموجب قانون عمل شود گویا بیچاره از قانون هم اطلاع نداشته باری سئوال از اسم مبارک و وطن نمودند و معروض داشتند که موجب قانون این است که این سئوالات بشود و نوشته گردد فرمودند انه اظهر من الشمس مجدد سئوال شد فرمودند لا ینبغی ذکر الاسم فانظروا فی فرمان الدولة الذی عندکم بعد بکمال ملایمت عرض نمودند خود شما بفرمائید اذا جلس هیکل العظمه مستویا علی السریر و نطق بلسان القدرة و القوة اسمی بهاء الله و مسکنی نور اذا فاعرفوا ثم توجه وجه القدم الی المفتی و قال عز کبریائه " لو عرفتم لأسمعناکم هدیر ورقاء العظمة علی غصن سدره الربانیه لیظهر لکم ما قال العبودیة جوهره کنهها الربوبیه فبهت من حضر من کلمة الله الابدی و بعد مخاطبا الی الکل فرمودند " ما المقصود من هذا الا جتماع و السئوال و الجواب لو تریدون اعترف بما هو مقصود کم و رجاء قلوبکم لانی لا احب ان اکون فی الدنیا علی قدر ساعة و از آیات سور ملوک تلاوت فرمودند از جمله این فقره مبارکه " ما مررت علی شجر الا و خاطبه فوادی یا لیت قطعت لاسمی و صلب علیک جسدی فی سبیل ربی فی اثنا" البیان قد أخذ الاهتزاز أرکان الرحمن ثم بعد ذالک قام القیام و توجّه جمال الغلام الی محل اخر خارجا" عن المجمع" باری عجب روزی و عجایب وقتی بوده در بعضی از ناس شمس کلمة الله اشراق نموده اظهار محبت نمودند فی الحقیقه این عبد از ذکر بیانات رحمانی عاجز است صاحب مثنوی ذکری نموده مناسب این مقام است:​