Kitab-i-Iqan/Page8/Arabic146

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search

و همچنين در انجيل لوقا مذکور است که روزی ديگر آن حضرت بر يکی از يهود گذشت که به مرض فلج مبتلا شده بود و بر سرير افتاده. چون آن حضرت را ديد به قرائن شناخت آن حضرت را و استغاثه نمود و آن حضرت فرمودند: "قُم عَن سَريرِکَ فإنَّکَ مَغفُورَةٌ خَطاياکَ." چند يهود که در آن مکان حضور داشتند اعتراض نمودند که "هَل يُمکِنُ لاَحَدٍ اَن يَغفِرَ الخَطايا إلّا اللّه." فَالتَفَتَ المَسيحُ إلَيهم وَقالَ: "اَيّما اَسهَلُ اَنْ اَقُولَ لَهُ قُمْ فَاحمِل سَريرَکَ اَم اَقُول لَه مَغْفُورَةٌ خَطاياکَ لِتَعْلَموا بِاَنَّ لابنِ الإنسان سُلطاناً عَلی الاَرضِ لِمَغْفِرَةِ الخَطايا" که ترجمه آن به فارسی اين است: چون آن حضرت به آن عاجز مسکين فرمودند که برخيز، بدرستی که معاصی تو آمرزيده شد، جمعی از يهود اعتراض نمودند که آيا جز پروردگار غالب قادر کسی قادر بر غفران عباد هست؟ آن حضرت ملتفت به ايشان شده فرمودند که آيا کدام اسهل است نزد شما از اينکه بگويم به اين عاجز فالج برخيز و برو و يا آنکه بگويم آمرزيده است گناهان تو، تا آنکه بدانيد که از برای پسر انسان سلطانی است در ارض برای آمرزش ذنوب مذنبان. اين است سلطنت حقيقی و اقتدار اوليای الهی. همه اين تفاصيل که مکرّر ذکر می شود از همه مقام و همه جا، مقصود اين است که بر تلويحات کلمات اصفيای الهی مطّلع شويد که شايد از بعضی عبارات قدم نلغزد و قلب مضطرب نشود