Kitab-i-Iqan/Page4/Arabic65
اللّه اکبر، بيان که به اين مقام رسيد رائحه روحانی از صبح صمدانی مرور نمود و صبای صبحگاهی از مدينه سبای لايزالی وزيد و اشارتش جان را بشارت تازه بخشيد و روح را فتوحی بی اندازه. بساط جديدی مبسوط نمود و ارمغان بی شمار بی کران از آن يار بی نشان آورد که خلعت ذکر از قدّ لطيفش بسی قاصر است و رداء بيان از قامت منيرش بس کوتاه. بی لفظ رمز معانی کشف می نمايد و بی لسان اسرار تبيان می گويد و بلبل های شاخسار هجر و فراق را ناله و افغان می آموزد و قاعده و رسوم عشق و عاشقی و رمز دلدادگی تعليم می نمايد و گل های بديع رضوان قرب و وصال را رسم دلبری و آداب عشوه گری تلقين می نمايد و اسرار حقايق بر شقايق بستان عشق می بخشد و دقايق رموز و رقايق آن را در صدر عشّاق وديعه می گذارد. به قسمی عنايت در اين ساعت فرموده که روح القدس به غايت حسرت می برد. قطره را امواج بحری داده و ذرّه را طراز خورشيدی عنايت نموده. الطاف به مقامی رسيده که جُعَل قصد نافه مشک نموده و خفّاش در مقابل آفتاب مقرّ گزيده. مردگان را به نفخه حيات از قبور جسد مبعوث نموده و جاهلان را بر صدر علم منزل داده و ظالمان را بر فراز عدل محلّ معيّن نموده.