Kitab-i-Iqan/Page3/Arabic60
و همچنين در حالت مريم مشاهده نما که آن طلعت کبری از عظمت امر و تحيّر، آرزوی عدم فرمود چنانچه مستفاد از آيه مبارکه می شود که بعد از تولّد عيسی، مريم ناله نمود و به اين کلمه زبان گشود: "يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَ كُنتُ نَسْيًا مَّنسِيّاً." که ترجمه آن اين است: ای کاش مرده بودم قبل از ظهور اين امر و بودم از فراموش شدگان. قسم به خدا که کبدها از استماع اين سخن می گدازد و روان ها می ريزد. و اين اضطراب و حزن نبود مگر از شماتت اعداء و اعتراض اهل کفر و شقا. آخر تفکّر نمائيد که مريم چه جواب با مردم می گفت؟ طفلی که پدر او معيّن نباشد چگونه می توان به مردم معيّن نمود که اين از روح القدس است؟ اين بود که آن مخدّره بقا آن طفل را برداشته به منزل مراجعت فرمود. تا چشم قوم بر او افتاد گفتند: "يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ مَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيّاً." مضمون آن اين است که ای خواهر هارون، نبود پدر تو مرد بدی و نبود مادر تو بدکار. حال ناظر به اين فتنه کبری و امتحان اعظم شويد.