Kitab-i-Iqan/Page2/Arabic24

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search

حيف است که انسان از اين عطيّه لطيفه خود را منع نمايد و از اين نعمت باقيه و حيات دائمه خود را محروم سازد. پس قدر اين مائده معنوی را دانسته که بلکه از الطاف بديعه آن شمس حقيقی اجسادهای مرده حيات تازه يابند و ارواح پژمرده به روح بی اندازه فائز شوند. ای برادر من، جهدی بايد تا ايّام باقی است از اکواب باقی چشيم. هميشه نسيم جان از مصر جانان نوزد و هميشه نهرهای تبيان در جريان نه و مدام ابواب رضوان مفتوح نماند. آيد وقتی که عندليبان جنان از گلستان قدسی به آشيان های الهی پرواز نمايند، ديگر نه نغمه بلبل شنوی و نه جمال گل بينی. پس تا حمامه ازلی در شور و تغنّی است و بهار الهی در جلوه و تزيين غنيمت شمرده گوش قلب را از سروش او بی بهره مکن. اين است نصيحت اين عبد آن جناب و احبّای خدا را. فَمَن شَاءَ فَلْيُقْبِلْ و مَن شَاءَ فَليُعْرِض. إنَّ اللّهَ کانَ غَنيّاً عَنهُ و عَمّا يُشاهَدُ وَ يُرَی.