Kitab-i-Iqan/Page14/Arabic274

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search

آيا اين حديث مذکور را بر چه حمل می نمايند که صريح بر ظهور مطالب غيبيّه و امورات بديعه جديده است در ايّام آن حضرت؟ و اين امورات بديعه سبب اختلاف ناس می شود به قسمی که جميع علماء و فقهاء حکم بر قتل آن حضرت و اصحاب او کنند و همه اهل ارض بر مخالفت قيام نمايند. چنانچه در "كافى" در حديث جابر در " لوح فاطمه" در وصف قائم می فرمايد: "عَلَيهِ کَمالُ مُوسی وَ بَهاءُ عيسی و صَبرُ اَيُّوبَ فَيَذِلُّ اولياؤُه فی زَمانِهِ و تُتَهادی رُؤُوسُهم کَما تُتَهادی رُؤوسُ التُّرکِ و الدَّيلَمِ فَيُقْتَلُونَ و يُحرَقُونَ و يَکونُونَ خائِفينَ مَرعُوبينَ وَجِلينَ تُصبَعُ الاَرضُ بِدِمائِهِمْ و يَفْشُو الويلُ و الرَّنّةُ فی نِسائِهِم اُولئکَ اَوليائی حقّاً." حال ملاحظه فرمائيد که حرفی از اين حديث باقی نماند مگر آنکه ظاهر شد. چنانچه در اکثر اماکن دم شريفشان ريخته شد و در هر بلدی ايشان را اسير نموده و به ولايات و شهرها گردانيدند، بعضی را سوختند. و مع ذلک هيچ نفسی فکر ننمود که اگر قائم موعود به شريعت و احکام قبل مبعوث و ظاهر شود ديگر ذکر اين احاديث برای چه شده و چرا اين همه اختلاف ظاهر می شود تا آنکه قتل اين اصحاب را واجب دانند و اذيّت اين ارواح مقدّسه را سبب وصول به معارج قرب شمرند؟