Kitab-i-Iqan/Page13/Arabic252
آيا نبود که از قبل امر سيّد الشّهداء را اعظم امور و اکبر دليل بر حقّيّت آن حضرت می شمردند و می گفتند در عالم چنين امری اتّفاق نيفتاد و حقّی به اين استقامت و ظهور ظاهر نشد؟ با اينکه امر آن حضرت از صبح تا ظهر بيشتر امتداد نيافت و ليکن اين انوار مقدّسه هيجده سنه می گذرد که بلايا از جميع جهات مثل باران بر آنها باريد. و به چه عشق و حبّ و محبّت و ذوق که جان رايگان در سبيل سبحان انفاق نمودند چنانچه بر همه واضح و مبرهن است. با وجود اين چگونه اين امر را سهل شمرند؟ آيا در هيچ عصر چنين امر خطيری ظاهر شده و آيا اگر اين اصحاب مجاهد فی اللّه نباشند ديگر که مجاهد خواهد بود؟ و آيا اينها طالب عزّت و مکنت و ثروت بودند؟ و آيا مقصودی جز رضای حقّ داشتند؟ و اگر اين همه اصحاب با اين آثار عجيبه و افعال غريبه باطل باشند ديگر که سزاوار است که دعوی حقّ نمايد؟ قسم به خدا که همين فعلشان برای جميع من علی الارض حجّت کافی و دليل وافی است لو کانَ النّاسُ فی اَسْرارِ الاَمر يَتَفَکَّرُونَ. "وَ سَيَعْلَمُ الّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ."