Kitab-i-Iqan/Page13/Arabic247
و از جمله ادلّه بر اثبات اين امر آنکه در هر عهد و عصر که غيب هويّه در هيکل بشريّه ظاهر می شد بعضی از مردمی که معروف نبودند و علاقه به دنيا و جهتی نداشتهاند به ضياء شمس نبوّت مستضیء و به انوار قمر هدايت مهتدی می شدند و به لقاءاللّه فائز می گشتند. لهذا اين بود که علمای عصر و اغنيای عهد استهزاء می نمودند. چنانچه از لسان آن گمراهان می فرمايد: "فَقَالَ الملَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قُومِهِ مَا نَراكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَ مَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُم أَرَاذِلْنَا بِادِيَ الرَّأْيِ وَ مَا نَرَى لَكُم عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ." اعتراض می نمودند و به آن مظاهر قدسيّه می گفتند که متابعت شما نکرده مگر اراذل ما که اعتنائی به شأن آنها نيست و مقصودشان اين بوده که علماء و اغنياء و معارف قوم به شما ايمان نياوردند و به اين دليل و امثال آن، استدلال بر بطلان من له الحقّ می نمودند.