Kitab-i-Iqan/Page12/Arabic238
چنانچه اهل فرقان را می بينی که چگونه به مثل امم قبل به ذکر خاتم النّبيّين محتجب گشتهاند، با اينکه خود مقرّند بر اينکه "وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ." بعد که راسخ در علوم و امّها و نفسها و ذاتها و جوهرها بيان می فرمايد که قدری مخالف هوای ايشان واقع می شود اين است که می شنوی که چه می گويند و چه می کنند. و نيست اينها مگر از رؤسای ناس در دين يعنی آنهائی که الهی بجز هوی اخذ نکردهاند و بغير ذهب مذهبی نيافتهاند و به حجبات علم محتجب گشتهاند و به ضلالت آن گمراه شدهاند. چنانچه به تصريح تمام ربّ الانام می فرمايد : "أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ." يعنی آيا ديدی آن غافل را که گرفت خدای خود خواهش های نفس خود را و اضلال کرد خدا او را بر علمی، و مهر نهاد بر گوش و دلش و گردانيد بر چشمش پرده، پس که هدايت می کند او را از بعد خدا؟ آيا پند نمی گيريد؟