Kitab-i-Iqan/Page11/Arabic202
و همچنين در آيه روح که می فرمايد: "وَ يَسْئَلونَکَ عَنِ الرُّوح قُلِ الرُّوحُ مِن اَمْرِ رَبِّی." و چون اين جواب مذکور شد کلّ فرياد واويلا بر آوردند که جاهلی که نمی داند روح چه چيز است خود را عالم علم لدنّی می داند. و اليوم چون علمای عصر به اسم آن حضرت مفتخرند و آبای خود را هم مذعن ديدهاند لهذا تقليداً حکمش را قبول دارند. چنانچه اگر انصاف باشد و اليوم در جواب امثال اين مسائل چنين جواب بشنوند البتّه ردّ نمايند و اعتراض کنند و همان سخن های قبل را اعاده نمايند چنانچه نمودند. با اينکه آن جواهر وجود مقدّسند از کلّ اين علم های مجعوله و منزّهاند از جميع اين کلمات محدوده و متعالی اند از ادراک هر مدرکی. کلّ اين علوم نزد آن علم کذب صرف است و جميع اين ادراکات افک محض. بلکه هرچه از آن معادن حکمت الهی و مخازن علم صمدانی ظاهر می شود علم همان است. "وَ العِلمُ نُقطةٌ کَثَّرَها الجاهِلُونَ" دليل بر آن، "وَ العِلمُ نُورٌ يَقذِفُهُ اللّهُ فِی قَلْبِ مَنْ يَشاء" مثبت اين بيان.