Kitab-i-Badi/Persian99
و اين که نوشته: دروغ گو هم نخواهد بود، اگر چه به ظاهر تصديق صدق حضرت نموده، ولكن اين تصديق شبحی بوده و اخذ شد. چه كه اگر موقن به صدق نقطه اولی بودی منبع صدق را، كه به اراده از او حقيقت صدق مخلوق و ممدوح، تكذيب نمی نمودی. و تصديق صدق حضرت در اين مقام نظر به آن بوده كه به اين تصديق ظاهره كينونت و حقيقتش را تكذيب نمائی. چنانچه علمای قبل حين ظهور نقطه بيان[۵۰] - جلّتْ عظمتُهُ - همين قسم متكلّم كه: "يقين ائمّه هدی صادقند، احاديث متواتره از ايشان موجود كه هر نفسی قائل شود كه بايد قائم متولّد شود كاذب و منافق و مفتری است و قتلش واجب." و همچنين استدلال می نمودند كه" (خاتَمُ النَّبِيِّينَ) قول خدا است و در قرآن به نصّ صريح نازل، و يقين است كه خدا صادق است و نبیّ او صادق." و بعد اعتراضاً علی الله و مظهر نفسه به اين كلمات ناطق كه: "اين شخصِ مدّعیْ قولش باطل و از درجه اعتبار ساقط، چه كه مخالف كتاب الله و سننه و نبیّ صادق تكلّم نموده. چنانچه در كتاب او است كه نبیّ از اوّل لا اوّل آمده و إلی آخر لا آخر خواهد آمد."