Kitab-i-Badi/Persian42
و اين که نوشته بودی كه خون جگر می خوريم و به خيال اين که آسوده شده از دين تأويلی زوركی فارغ شده، نه والله! خون جگر نخورده، چه كه اگر خون جگر خورده بودی البتّه به مقرّ اطهر وارد می شدی و منظر اكبر را از مطلع بقر تميز می دادی. اگر چه چنان معلوم و مستفاد می شود كه بعضی از شياطين انسيّه اراده نموده اند كه ما بين تو و اين پست ترين بريّه فساد[22]نمايند. ولكن حقّ شاهد و گواه است كه اين عبد از كلمات تو اگر مخصوص به اين عبد بود ولو هرچه بود نمی رنجيدم. ولكن إحترقتْ أكبادُ العالمين مِن إشاراتِ كلماتِكَ و تصريحاتِ ألفاظِكَU لأنّ كلَّها تَرْجِعُ بِظنونِكُم إلی مقرّ الّذی، فوالله الذی لا إله إلاّ هو، لو يطيرُنَّ هؤلاء الّذين إتّخذتَهُم لنفسِكَ محبوباً مِن دون الله بِدوام الله، لنْ يَبْلُغَنَّ إلی هواء الّذی فيه تَهُبُّ نسائمُ إسمٍ مِن أسمائه الّتی خُلِقَتْ بِقَولِهِ، فكيف نفسِهِ المقتدر العلیِّ الحكيم. ولكنَّ اللهَ قد جعل ذَيلَهُ مقدَّساً عن نُِباحِ هؤلاء و قُِباعِهِم و عن مَسِّ أيدی هؤلاء المشركين.