Kitab-i-Badi/Persian311
چون ملاحظه نمودند كه آيات الهی مثل غيثِ هاطلْ نازل و بحر اعظم ربّانی در امواج و شجره عزّ صمدانيّه به اثمار بديعه منيعه مزيّن شده و ارياح فضليّه از يمين عرش الهيّه در هبوب و سماء مرتفعه قدميّه به انجم علوم[۱۶۴]و معارف جديده مطرّز، به نفاق برخواست و در صدد قطع شجره ربّانيّه افتاد. و چون از آن عاجز شد مكر صدرش ظاهر گشت و جميع مهاجرين مضطرب و اهل حرم در نوحه و ندبه مشغول و جمال احديّه از بين بريّه خارج شدند. بعد به افترا و كذب برخواستند و اراده نمودند كه به مفتريات جعليّه و ظنونات افكيّه خبيثه ستر نمايند آن فعل شنيع را. و بعد عامل شدند آنچه را كه عامل شدند، چنانچه خود شما هم مي دانيد كه آن مفسد مفتری كه به آن ارض آمده چه گفته و چه كرده. و به آن اصل هاويه نفسی متعرّض نشده و سخن نگفته. مع ذلك خود را مظلوم ناميده و به امثال خود القا نموده آنچه را كه شيطان به اوليای خود القا نموده و مي نمايد. فويلٌ لهم و للّذين إتّبعوهم. تالله إنّهم لفی خسرانٍ عظيم.