Kitab-i-Badi/Persian258
Jump to navigation
Jump to search
و ديگر ذكر تجلّی نموده بودی. و الله آن نفس ملقی و مرشدش نه تجلّی را ادراك نموده و نه مجلّی را، چه كه اگر ادراك نموده بودند به حقّ اعتراض نمي نمودند. سزاوار بود كه اين كلمات را به نفس معرض بالله راجع كنی، چه كه از قميص يك اسمی از اسماء بر حقّ استكبار نموده و كافر شده به نفسی كه به او ادّعای ايمان مي نمايد. آيات او را مي خواند و بر كينونتش سيف مي زند. يفعل و لا يشعر، يقول و لا يعرف. هو و أمثاله عند الله فی حدّ سواء، إلاّ أنّه أشرّ و أظلم. أعاذنا الله و أحبّائه مِن شرّه و شرّهم و إنّه لهو الحافظ الحاكم العليم الخبير.[۱۳۴]