Lawh-i-Ishraqat/Page2/Arabic23
اشراق پنجم
معرفت دول بر احوال مأمورين و اعطاء مناصب باندازه و مقدار التفات به اين فقره بر هر رئيس و سلطانی لازم و واجب شايد خائن مقام امين را غصب ننمايد و ناهب مقرّ حارس را در سجن اعظم بعضی از مأمورين که از قبل و بعد آمدهاند للّه الحمد بطراز عدل مزيّن و بعضی نعوذ باللّه از حق می طلبيم کلّ را هدايت فرمايد شايد از اثمار سدره امانت و ديانت محروم نمانند و از انوار آفتاب عدل و انصاف ممنوع نشوند اتّحاد و اتّفاق عباد است لازال باتّفاق آفاق عالم بنور امر منوّر و سبب اعظم دانستن خط و گفتار يکديگر است از قبل در الواح امر نموديم امنای بيت عدل يک لسان از السن موجوده و يا لسانی بديع و يک خط از خطوط اختيار نمايند و در مدارس عالم اطفال را به آن تعليم دهند تا عالم يک وطن و يک قطعه مشاهده شود . ابهی ثمره شجره دانش اين کلمه علياست همه بار يکداريد و برگ يک شاخسار لَيْسَ الفَخْرُ لِمَنْ يُحِبُّ الوَطَنَ بَلْ لِمَنْ يُحِبُّ العَالَمَ از قبل در اين مقام نازل شد آنچه که سبب عمار عالم و اتّحاد امم است طُوْبَی لِلْفَائِزِينَ وَ طُوْبَی لِلْعَامِلِينَ.