Kitab-i-Badi/Persian207
مثلاً اهل تورات به آن استدلال نموده كه بعد از موسی نفسی صاحب شريعت نخواهد آمد و هر نفسی هم بيايد بايد شريعت او را ترويج نمايد. و همچنين علاماتی معيّن نموده اند كه نفس ظهور بايد به آن علامات ظاهر شود و لذا ممنوع شدند از عرفان مظاهر ظهور. چه كه نفس ظهور يَظهَرُ كيف يُظهِرُهُ الله و أراد، لا بما عند النّاس. و همچنين اهل انجيل برآنند كه خود عيسی از آسمان نازل مي شود بعد از ظلمت شمس و تاريكی قمر و سقوط كواكب. و همچنين ملّت فرقان كه ابداً قائل بر اين که صاحب شريعتی ظاهر شود نبوده و نيستند و مي گويند نفسی هزار سنه قبل از نرجس خاتون متولّد شده[۱۰۸] و در جابلقا و جابلسا الآن موجود است و منتظر اذن الهی است كه ظاهر شود، و او مي آيد و شريعت رسول الله را يعنی همين شريعت كه در دست هست ترويج مي دهد. و علاماتی هم در اين مقام ذكر نموده اند كه اگر تفصيل ذكر شود كتابی بايد تأليف نمود.