Kitab-i-Badi/Persian162
و اين که نوشته كه حال انصاف بدهيد خود حضرت باب آيات را بهتر تميز مي داد يا بنده و شما؟ و اين تقليد نيست إلی آخر. قد كبُر قولُ مَن ألقاك و عظُم كُفرُهُ و عُدِمَ كينونتُهُ. مي گويند و شاعر نيستند. قسم به نقطه وجود، در حيني كه اين كلمات از قلم معرضين جاری كلّ اشياء بر عقل و درايتشان هم متحيّر و هم مضحك، چه كه نقطه اولی بكينونته ظاهر و آيات الهی به مثل غيثِ هاطل نازل. مع ذلك از آن اعراض نموده اند و به ذكر اثبات دونش مشغول گشته اند. اگر چشم بصيرت مي داشتند ملاحظه مي نمودند كه نقطه بيان از ظلم مظاهر شيطان و مطالع حسبان فوالله به صيحه و ندبه و نوحه مشغول است. چه كه فرموده آنچه وصف در بيان نازل شده مقصود ظهور آخر است، و حال مشاهده مي شود كه طلعت اولی در كرّه اخری ظاهر و به كلمات ظهور قبلش بر نفسش سيف كشيده اند. چنانچه از قبل هم امثال اين نفوس به كلمات ظهور قبلش مستدلّ شده دم مطهّرش را ريختند. قُلْ: قد فعلتم[۸۴] و تفعلون حينئذٍ ما لا فعل النّمرود و لا الشّمر و لا السّنان و لا إبن ملجم و لا الأوّل و لا الثّانی.