Kitab-i-Iqan/Page10/Arabic183
و مع ذلک به حکم اوّل از امر ثانی معرض گشتهاند، با اينکه حکم لقا در يوم قيام منصوص است در کتاب. و قيامت هم به دلائل واضحه ثابت و محقّق شد که مقصود، قيام مظهر اوست بر امر او و همچنين از لقا، لقای جمال اوست در هيکل ظهور او إذ إنّه "لَا تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ." و با جميع اين مطالب ثابته و بيانات واضحه، من حيثُ لا يَشعُر به ذکر ختم تمسّک جستهاند و از موجد ختم و بدء در يوم لقای او بالمرّه محتجب ماندهاند. "وَ لَوْ يُؤَاخِذُ اللهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَ لَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى." و از همه اين مراتب چشم پوشيده، اگر اين قوم به قطره ای از چشمه لطيف "يَفعَلُ ما يَشاءُ وَ يَحکُمُ ما يُريد" می آشاميدند هيچ اين گونه اعتراضات غير مرضيّه بر محلّ امر نمی نمودند. امر و قول و فعل در قبضه قدرت اوست. کُلُّ شَیءٍ فی قَبضَةِ قُدْرَتِهِ اَسيرٌ وَ إنَّ ذلِکَ عَلَيه سَهْلٌ يَسيرٌ. فاعل است آنچه را اراده نمايد و عامل است آنچه ميل فرمايد. مَن قال لِمَ و بِمَ فَقَد کَفَرَ. و اگر اين عباد قدری به شعور بيايند از آنچه مرتکب شدهاند هلاک می شوند و به دست های خود خود را به نار که مقرّ و مرجع ايشان است راجع می نمايند. آيا نشنيدهاند که می فرمايد: "لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ." و با اين بيانات چگونه می توان جسارت نمود و به زخارف قول مشغول شد؟