Lawh-i-Salman I/Persian29
باری ای سلمان * بدان که هر گز احدی از عباد که فی الجمله شعور داشته قائل باين نشده که مقبل و معرض و موحّد و مشرک در يک مقام و درجه باشند * و اينکه شنيدهايد و يا در بعضی از کتب قبل ديدهايد مقصود در ساحت قدس حق است * و اينکه ذکر شد اسماء در ملکوت اسماء واحدند * ملکوت را موهوم مدان ملکوت و جبروت و لاهوت اليوم طائف عرشند * و از افاضه اين مراتب و عوالم که در اين مقام مشهود است عوالم لاهوت و جبروت و ملکوت و فوق آن در مواقع خود موجود و بر قرارند * تفصيل اين مقامات جائز نه و در سماء مشيَّت معلّق الی أن ينزّله اللّه بالفضل و إنّه علی کلّ شئ قدير * باری در ساحت حق کل اسماء واحد بوده و خواهند بود و اين قبل از ظهور کلمه فصليّه است * مثلا ملاحظه کن که اليوم جميع مظاهر اسماء در ملکوت خود بين يدی اللّه مشهود * و هم چنين مطالع صفات و کلّ ما کان و بمقتضای استوای هيکل قِدَم بر عرش عدل عنايتش نسبت بجميع علی حدٍّ سواء بوده * و لکن بعد از القای کلمه تفريق و تفصيل ما بين عباد موجود و مشهود * چنانچه هر نفسيکه بکلمه بلی موفّق شد بکلّ خير فائز * قسم بحزن جمال ذوالجلال که از برای مقبل مقامی مقدّر شده که اگر اقلّ من سم ابره از آن مقام بر اهل ارض ظاهر شود جميع از شوق هلاک شوند * اينست که در حيات ظاهره مقامات مؤمنين از خود مؤمنين مستور شده * و هر نفسيکه موقن نشد بذکر بلی عند اللّه غير مذکور * فنعوذ باللّه عمّا قُدّر له من عذاب الّذی لا عِدْلَ له *