Kitab-i-Badi/Persian585
Jump to navigation
Jump to search
و بعد از علوّ امر در آن ارض از اطراف قلوب صافيه مقدسه بشطر احديّه توجّه نمودند و هر نفسی بين يدی حاضر، چه از اهل عراق و مادونش، از آنچه سؤال نمودند به مقصود خود فائز گشتند. ولكن از انكار خفّاش انوار شمس محجوب نگردد، چنانچه از انكار تو غلّاً للّه و إعتراضاً عليه و إعراضاً منه انوار وجه مستور نماند. و در آن مدّت توقّف در عراق ساعتی آسايش نبوده و آنی راحت مشاهده نگشته. چه كه اعدا از كلّ اطراف در كمين بودند و خود تو دانسته انكار مي نمائی. أنت[۳۱۰]مِن الّذين عرفوا نعمة الله، ثمّ أنكروها. قل: ويل لك يا أيّها المشرك المردود.