Kitab-i-Badi/Persian523: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(3 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
و ديگر اين كلمه بسيار بی شرمی است كه نوشته: اليوم هر نفسی مدّعی باشد بايد اتيان بمثل آيات ميرزا يحيی نمايد و يا اعلی. يا أيّها الأعمی، إنّه قد كان كليل عند ما نزل من جبروت البيان من لدی الله المقتدر العزيز المنّان. و الله كلّ اشياء متحيّرند از اين اقوال كه ذكر نموده. وجود و كينونتش اليوم قابل ذكر نيست تا چه رسد به كلماتش. و هر ذی شعوری مي داند كه اگر هم كلمه از كلمات حقّ نزدش يافت شود از اين مقرّ اقدس اطهر اخذ نموده. بسيار بی خبری! از خدا می طلبم كه بصرت را به كحل عرفان موفّق فرمايد كه شايد از رمد اوهام فارغ شده به كلمات مليك علّام ناظر شود تا جميع كلمات را نزد حرفی از كلمات الله معدوم صرف مشاهده نمائی. كذلك نزل الأمر من جبروت الحكم فضلاً من عنده علی العالمين.
فو الله يضحك علی كلماتك كلّ ذی بصر حديد. گويا ابداً رايحه رضوان الهی بر تو مرور ننموده، چه كه اليوم هر نفسی كه منسوب به حقّ است لابدّ از او اثری ظاهر و هويدا است. و الله كلماتت پست تر از كلمات ملل قبل به نظر مي آيد. چون بغض الله[۲۸۰]در قلبت بوده قلمت از لطافت ذكر و تحرير ممنوع و محروم گشته. امر بر تو مشتبه شده كه از حزب رحمن خارج شده و به حزب شيطان توجّه نموده. بر هر ذی بصری معلوم است كه اين عباد، بعد از پنج سنه معاشرت كه ليلاً و نهاراً آنچه به چشم خود ديده ايم و به سمع خود شنيده ايم ذكر مي نمائيم. و تو به قول خبيثی كه نزد اين عبد مردود بوده، تا چه رسد نزد ساكنان اعراش معانی، تمسّك جسته، بالمرّة خود را از اشراقات انوار فجر معانی كه در اين ايّام رحمانی مشرق و مضیء است، ممنوع نموده.

Latest revision as of 17:32, 16 May 2023

فو الله يضحك علی كلماتك كلّ ذی بصر حديد. گويا ابداً رايحه رضوان الهی بر تو مرور ننموده، چه كه اليوم هر نفسی كه منسوب به حقّ است لابدّ از او اثری ظاهر و هويدا است. و الله كلماتت پست تر از كلمات ملل قبل به نظر مي آيد. چون بغض الله[۲۸۰]در قلبت بوده قلمت از لطافت ذكر و تحرير ممنوع و محروم گشته. امر بر تو مشتبه شده كه از حزب رحمن خارج شده و به حزب شيطان توجّه نموده. بر هر ذی بصری معلوم است كه اين عباد، بعد از پنج سنه معاشرت كه ليلاً و نهاراً آنچه به چشم خود ديده ايم و به سمع خود شنيده ايم ذكر مي نمائيم. و تو به قول خبيثی كه نزد اين عبد مردود بوده، تا چه رسد نزد ساكنان اعراش معانی، تمسّك جسته، بالمرّة خود را از اشراقات انوار فجر معانی كه در اين ايّام رحمانی مشرق و مضیء است، ممنوع نموده.