Kitab-i-Badi/Persian630: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(7 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
حمد مي كنيم خدا را كه به بازوی توكّل و انقطاعْ صنم وهم را شكستيم و به شريعه يقين وارد شديم. و كاش تو هم مي بودی و به بصر خود مشاهده مي نمودی. نحمد الله بذلك و نشكره فی كلّ حين. فو الله اگر ذرّه انصاف در تو مي بود هرآينه بايد ليل و نهار به اوصاف اين عباد متكلّم شوی، چه كه فعل ما بر دين ما گواهی است صادق و شاهدی است واضح و آشكار. چه كه سلاسل تقليد را شكستيم و به حقّ فائز گشتيم و از وهمي كه جميع قلوب را اخذ نموده بود فارغ شديم. ای فقير بی بضاعت، بسيار بسيار در وهم مستغرقی. فيا ليت رأيته و عرفته و إطلعت بما عنده. كاش ملاقات شده بود و از عرفاني كه در مجالس[۳۳۵]ذكر مي نمود مذكور مي آمد و مطّلع می شدی از آنچه اين ايّام از او محتجبی.
بشنو سخن اين عبد را: سبب وهم ناس مشو! رحم كن بر امر الله و بر ناس[۳۳۸]! در هر عصر نفوس متوهّمه مجتمع شده و ناس را از شاطی بحر احديّه محروم نموده اند. قدری تفكّر نما كه چه مقدار توهّمات در ما بين ملاء فرقان بود از ظهور قائم و ظهور قيامت و ظهور ساعت. و بعد از ظهور نقطه اولی - روح ما سواه فداه - معلوم شد كه جميع خاطی بوده اند و به قطره از بحر علم مشروب نه. و آن جمال قدم به زحمت تمام كسر اصنام وهم و هوی نموده. تازه امثال آن نفوس اراده نموده اند ناس را به اوهام جديد مبتلا نمايند. بگو: بترسيد از خداوند يكتا و مرتكب مشويد امري را كه از چشم مقرّبين به جای اشك خون جاری شود! حقّ را باطل مدانيد و باطل را حقّ مشمريد! بلی، حقّ لم يزل حقّ بوده، ولكن تو آن حقّ را نشناخته.

Latest revision as of 22:12, 16 May 2023

بشنو سخن اين عبد را: سبب وهم ناس مشو! رحم كن بر امر الله و بر ناس[۳۳۸]! در هر عصر نفوس متوهّمه مجتمع شده و ناس را از شاطی بحر احديّه محروم نموده اند. قدری تفكّر نما كه چه مقدار توهّمات در ما بين ملاء فرقان بود از ظهور قائم و ظهور قيامت و ظهور ساعت. و بعد از ظهور نقطه اولی - روح ما سواه فداه - معلوم شد كه جميع خاطی بوده اند و به قطره از بحر علم مشروب نه. و آن جمال قدم به زحمت تمام كسر اصنام وهم و هوی نموده. تازه امثال آن نفوس اراده نموده اند ناس را به اوهام جديد مبتلا نمايند. بگو: بترسيد از خداوند يكتا و مرتكب مشويد امري را كه از چشم مقرّبين به جای اشك خون جاری شود! حقّ را باطل مدانيد و باطل را حقّ مشمريد! بلی، حقّ لم يزل حقّ بوده، ولكن تو آن حقّ را نشناخته.