Kitab-i-Badi/Persian628: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(7 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
قوله - كبر حمقه -: خيلی خيلی عجب است از شما كه قريب بيست سال است ميرزا يحيی را به خدائی پرستيديد كه خود مطّلعم، در اصفهان در نزد خودم اقرار نموديد. حال مردود شده. به آميرزا محمّد علی و ميرزا ابوالحسن و ديگران و ميرزا حسين ورزنه چه جواب بگويم، كه فلاني ها هر روز به يكی مي چسبند و يكی را حقّ مي دانند و بعد باطل می نمايند؟ اين از عدم تميز آنها است، به جهت آن که حقّ باطل نمی شود و اين تناقض است. دين اينها بوالهوسی است، چنانچه ميرزا ابوالحسن در طهران به من گفت: حيف از شما، به چه دليل اوّلْ حقّ بود و خدا، و حال باطل است و عبد كافر؟ ای به به، عجب! يك انصاف از شما مي پرسم: شما را به خدا اين است، در بعضی مقامات با شما، در وقتی حركت كرده كه در عرضِ هم بوديم، حالا را هر يك به ديگری نمي توانيم برتری نمائيم، اگر چه هر قدر كامل شده باشيم.
ای فقير، از هيچ امری خبر نداری، نه از بيان و نه از فرقان و نه از تورات و نه از انجيل. و در ظهور اين امر انقلابات بسيار شده، و اين عبد نظر به اختصار ذكر ننمود و در كتب خود شما مذكور است، چنانچه حال هم[۳۳۷]بعضی از اطراف اسمعيل را امام مي دانند. كتب ظاهره را هم نديده و مطّلع نيستی. شأن شما اين است كه به حرف های عوامّ تكلّم نمائيد و به اين گونه ادلّه مستدلّ شويد. بر بصير خبير مشتبه نشده و نمی شود. و بسا از امور كه واقع شده و احدی مطّلع نه، چه كه حقّ از قبل ستر فرموده. ای کاش كه از هوی مي گذشتی و چندی للّه در كوی دوست مقرّ مي گزيدی تا بعضی از امور مستوره بر تو كشف می شد.

Latest revision as of 23:12, 16 May 2023

ای فقير، از هيچ امری خبر نداری، نه از بيان و نه از فرقان و نه از تورات و نه از انجيل. و در ظهور اين امر انقلابات بسيار شده، و اين عبد نظر به اختصار ذكر ننمود و در كتب خود شما مذكور است، چنانچه حال هم[۳۳۷]بعضی از اطراف اسمعيل را امام مي دانند. كتب ظاهره را هم نديده و مطّلع نيستی. شأن شما اين است كه به حرف های عوامّ تكلّم نمائيد و به اين گونه ادلّه مستدلّ شويد. بر بصير خبير مشتبه نشده و نمی شود. و بسا از امور كه واقع شده و احدی مطّلع نه، چه كه حقّ از قبل ستر فرموده. ای کاش كه از هوی مي گذشتی و چندی للّه در كوی دوست مقرّ مي گزيدی تا بعضی از امور مستوره بر تو كشف می شد.