Kitab-i-Badi/Persian527: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(5 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
حال ای با انصاف، انصاف ده بر ما مشتبه شده يا بر شما؟ و اين که نوشته غرض در كار نيست، والله نفس همين قول غرض صرف است و محض نفس و هوی. چنانچه خود شما نوشته ايد كه حال برو و تجربه كن. اين عبد را مأمور به تجربه نموده كه بعد آنچه ظاهر شود تو را اخبار نمايم، و تو خود اينجا نبوده و تجربه ننموده. لذا قبل از تجربه چرا آنقدر مجعولات مفتريه نفسانيّه به حقّ نسبت داده و انكار صرف نموده؟ حال ملاحظه كن كه اهل غرض كيست. تالله لو تنصف لَتجد نفسك فی خسران عظيم. أن يا بحرَ الغرض، خف عن الله الّذی خلقك بأمر من عنده و لا تتكلّم بما يكذّبك به[۲۸۱]كلّ الذّرّات. إتّق الله و كن من المتّقين! حال ملاحظه كن كه چه قدر افعال و اعمالت نزد حقّ رسوا و واضح است و چگونه عقلت به يد قدرت اخذ شده، كه خود غرض و بغضای خود را به قلم مي نويسی و ثابت مي كنی و مع ذلك شاعر نيستی. إذاً يشهد بغرضك كلّ من فی السّموات و الأرض، ثمّ يشهد نفسك علی غرضك و إنّ هذا لحقٌّ يقين.
ای اهل دين، شما را به مالك يوم الدّين قسم مي دهم كه از اين كلمات اقلّ مِن ذرّ رايحه حقّ استشمام می شود؟ لا فونفسه الحقّ، اين سخنان مشابه سخنان اراذل اهل ارض است كه در حين مخاصمه با يكديگر ذكر می نمايند كه "من قدرتم از تو بيشتر و قوّتم از تو برتر" و امثال اين سخنان لغو كه ما بين جهّال متداول است. و الله حال نوحه بر امر لازم، چه كه نقطه بيان با آن مقام و شأن چه مقدار خضوع و خشوع و تسليم و رضا نسبت به اين ظهور فرموده، و مع ذلك تو به اين كلماتي كه اراذل از آن ننگ دارند تكلّم نموده و به آن كلمات بر بطلان حقّ استدلال كرده. بلی، حال امر الله به شأنی تنزّل نموده كه جميع ما فی البيان منوط به قول تو و ميرزا يحيی و سيّد محمّد و علی محمّد سرّاج شده و امثال آن نفوس، چنانچه در اواخر دوره فرقان جميع امور الهی و شرع محكم ربّانی به قول شيخی از مشايخ منوط و مشروط بود.

Latest revision as of 18:34, 16 May 2023

ای اهل دين، شما را به مالك يوم الدّين قسم مي دهم كه از اين كلمات اقلّ مِن ذرّ رايحه حقّ استشمام می شود؟ لا فونفسه الحقّ، اين سخنان مشابه سخنان اراذل اهل ارض است كه در حين مخاصمه با يكديگر ذكر می نمايند كه "من قدرتم از تو بيشتر و قوّتم از تو برتر" و امثال اين سخنان لغو كه ما بين جهّال متداول است. و الله حال نوحه بر امر لازم، چه كه نقطه بيان با آن مقام و شأن چه مقدار خضوع و خشوع و تسليم و رضا نسبت به اين ظهور فرموده، و مع ذلك تو به اين كلماتي كه اراذل از آن ننگ دارند تكلّم نموده و به آن كلمات بر بطلان حقّ استدلال كرده. بلی، حال امر الله به شأنی تنزّل نموده كه جميع ما فی البيان منوط به قول تو و ميرزا يحيی و سيّد محمّد و علی محمّد سرّاج شده و امثال آن نفوس، چنانچه در اواخر دوره فرقان جميع امور الهی و شرع محكم ربّانی به قول شيخی از مشايخ منوط و مشروط بود.