Kitab-i-Badi/Persian616: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(One intermediate revision by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
و امرنامه، كه از استامبول آمده، نوشته اند كه بعضی از همرهان ايشان آمده و شكايت نموده اند كه ايشان به ما نان نمي دهند. و الان آن امرنامه موجود، مع ذلك نوشته آنچه را نوشته. لعن الله الّذين بدّلوا حرمة الله بزخارف الدّنيا و إذا خلوا إلی الشّياطين يتبرّئون مِن الله و أمره، ثمّ يكتبون إلی الحمقاء مِن أمثالهم: "إنّا رؤساء الأمر و مراياء العباد و أثمار التّوحيد و أوراق التّجريد." ولكن الّذين جعل الله بصرَهم حديداً يشهدون و يطّلعون بما إرتكبوا فی الحيوة الباطلة و لا يشتبه عليهم، لأنهم يجدون عن كلّ فعل من أفعالهم روائح الكذب و النّفاق و التّزوير و الشّقاق. و إنّهم مِن جواهر الخلق بين عباد الله و بريّته و عليهم ذكرُ الله و ثنائُهُ فی كلّ حين و بعد حين و حين حين.
و ديگر رسولان را ندانستم كه را گفته. اگر مقصود جناب عبد حاضر لدی الوجه بوده، و الله مخصوص امری آمده در آن مدينه كه هيچ دخلی به او نداشته، چنانچه نزد احدی نرفته. جميع شاهد و گواهند كه آن نفس خبيث در اين ارض جميع افعال شنيعه قبيحه را به حقّ نسبت داده، و آن ارض هم گفته اند آنچه را كه احدی در حقّ احدی نگفته. عبد حاضر لدی الوجه حال مي گويد: "خود نفس كاذبت نيامدی و مذكور ننمودی كه سيّد محمّد چنين و چنان مي گويد؟" و چه مقدار كلمات نالايقه در حقّ ايشان ذكر نمودی كه او مي گويد: "حتّی مذكور نمودی كه از برای شهريه خوب نيست حرف گفته شود، هر قسم هست اصلاح شود. و من در جواب گفتم كه معارضه نبوده و نخواهد بود، اعراض از آن نفوس لأمر الله واقع شده، نه لأجل امور ظاهره. جميع شهريه را واگذارند به آن نفوس مشركه، جنگی و جدالی نبوده. و در مجالس متعدّده از تو خواستم كه در يك مقرّ با او مجتمع شويم تا بر تو ثابت گردد كه آنچه گفته به افترای محض نسبت داده. آمدی گفتی كه قبول نمي كند."

Latest revision as of 22:08, 16 May 2023

و ديگر رسولان را ندانستم كه را گفته. اگر مقصود جناب عبد حاضر لدی الوجه بوده، و الله مخصوص امری آمده در آن مدينه كه هيچ دخلی به او نداشته، چنانچه نزد احدی نرفته. جميع شاهد و گواهند كه آن نفس خبيث در اين ارض جميع افعال شنيعه قبيحه را به حقّ نسبت داده، و آن ارض هم گفته اند آنچه را كه احدی در حقّ احدی نگفته. عبد حاضر لدی الوجه حال مي گويد: "خود نفس كاذبت نيامدی و مذكور ننمودی كه سيّد محمّد چنين و چنان مي گويد؟" و چه مقدار كلمات نالايقه در حقّ ايشان ذكر نمودی كه او مي گويد: "حتّی مذكور نمودی كه از برای شهريه خوب نيست حرف گفته شود، هر قسم هست اصلاح شود. و من در جواب گفتم كه معارضه نبوده و نخواهد بود، اعراض از آن نفوس لأمر الله واقع شده، نه لأجل امور ظاهره. جميع شهريه را واگذارند به آن نفوس مشركه، جنگی و جدالی نبوده. و در مجالس متعدّده از تو خواستم كه در يك مقرّ با او مجتمع شويم تا بر تو ثابت گردد كه آنچه گفته به افترای محض نسبت داده. آمدی گفتی كه قبول نمي كند."