Kitab-i-Badi/Persian335: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
(Bot: Adding قد أخطأ مَن ألقاك و عصی فيما إرتكب و كفر بالله الّذی خلقه مِن ترابٍ و إفتری بالّذی إليه يرجع فی منقلبه و مثواه و هو مِن الّذين جعل الكتابَ عِضِين. چه كه تازه مرآت تامّ و غير تامّ ذكر نموده. والله قلم)
 
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(One intermediate revision by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
قد أخطأ مَن ألقاك و عصی فيما إرتكب و كفر بالله الّذی خلقه مِن ترابٍ و إفتری بالّذی إليه يرجع فی منقلبه و مثواه و هو مِن الّذين جعل الكتابَ عِضِين. چه كه تازه مرآت تامّ و غير تامّ ذكر نموده. والله قلم متحيّر است كه در جواب امثال آن غافلين چه ذكر نمايد. خود نقطه اولی در مقام مناجات می فرمايد: الهی! در هر سنه بفرست مرآتی تا آن که مدلّ باشد بر تو و حاكی باشد از تو. و بعد می فرمايد: در هر شهری بفرست. و اگر تسليم نمائيم قول شما را مخالف است با قول نقطه بيان. منتهی رتبه مرايا اين رتبه است كه می فرمايد قوله - جلّ إجلاله -: قل: أنْ يا شموسَ المرايا! أنتم إلی شمس الحقيقة تنظرون. فإنّ قيامكم بها لو أنتم تتبصّرون. كلّكم كَحيتانٍ بالماء، فی البحر تتحرّكون و تحتجبون عن الماء و تُسئلون عمّا أنتم به قائمون.
و اين که نوشته حضرت اعلی فرموده لو لم يكمل خلق ذلك الظهور الخ، امر تكميل در قبضه قدرت الهی بوده. شما و امثال شما ادراك ننموده و نخواهيد نمود. چه كه می شود هزار سنه ناس به شريعتی عامل باشند و مع ذلك لفظ تكميل بر او صادق نيايد. و می شود در يومی كلّ تكميل شوند و احدی بر تكميل و غير آن جز حقّ مطّلع نه، چه كه تكميل هر امری منوط باراده او است چنانچه از قبل ذكر شد. اگر بخواهد جميع ناس را به يك نفس راجع، و از همان نفس به نفس او راجع و محشور و ظاهر می فرمايد، و همچنين بعث جميع نفوس و تكميل ايشان را، به اقرار نفسی به صاحب ظهور در همان حينْ حكم تكميل ظهور قبل در نفس او می شود. كلّ ذلك تقديرٌ مِن لدن مقتدر قدير. ولكن محتجبين و متوهّمين به اين مقام واصل و به عرفانش فائز نگشته.

Latest revision as of 07:58, 15 May 2023

و اين که نوشته حضرت اعلی فرموده لو لم يكمل خلق ذلك الظهور الخ، امر تكميل در قبضه قدرت الهی بوده. شما و امثال شما ادراك ننموده و نخواهيد نمود. چه كه می شود هزار سنه ناس به شريعتی عامل باشند و مع ذلك لفظ تكميل بر او صادق نيايد. و می شود در يومی كلّ تكميل شوند و احدی بر تكميل و غير آن جز حقّ مطّلع نه، چه كه تكميل هر امری منوط باراده او است چنانچه از قبل ذكر شد. اگر بخواهد جميع ناس را به يك نفس راجع، و از همان نفس به نفس او راجع و محشور و ظاهر می فرمايد، و همچنين بعث جميع نفوس و تكميل ايشان را، به اقرار نفسی به صاحب ظهور در همان حينْ حكم تكميل ظهور قبل در نفس او می شود. كلّ ذلك تقديرٌ مِن لدن مقتدر قدير. ولكن محتجبين و متوهّمين به اين مقام واصل و به عرفانش فائز نگشته.