Kitab-i-Badi/Persian722: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
(Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(11 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
حال عظمت امر الله را مشاهده كن و شأن خود و مرشدت را! بگو: ای طفل دبستان جهل، هنوز بالغ نشده، چه كه اگر بالغ بودی به اين كلمات مشغول نمی شدی. فأفّ لك و بما عندك و بما إستدللتً به و بما تكون مسروراً به اليوم! بالغين آنانند كه به مظهر ربّ العالمين عارف شده و بر اعراش تمكين و وقار متمكّن. نزد تو و امثال تو بسيار مشكل است خرق اين حجبات، ولكن از برای حقّ - جلّ ثنائه - نفوسی هست كه به نفحاتش جميع احجاب را خرق نمايند، و ايشانند آن نفوسی كه كلّ نفس ايشان مهيمن است بر كلّ اهل بيان، و همچنين كلمات ايشان و افعال ايشان و عرفان ايشان. چنانچه نقطه بيان می فرمايد كه نطفه يكساله ظهور بعد اقوی است از كلّ مَن فی البيان. و الله الّذی لا إله إلاّ هو كه اگر در همين بيان نقطه بيان تفكّر نمايند جميع از كلّ مَن فی السّموات و الأرض و از روح و نفس و ذات خود منقطع شده به شطر احديّه توجّه نمايند.
فو الله الّذی لا إله إلاّ هو، بلايائی در اين ارض وارد كه احدی قادر بر احصای آن نه. به كرّات فرموده اند: "آنچه در سجن و تحت سلاسل و اغلال بوده ام، و در دست مشركين مبتلا به شأني که ديار به ديار برده اند و سر و پای برهنه از محلّ به محلّ كشيده اند، هيچ كدام از بلا محسوب نه. اعظم بليّه كه در ابداع شبه نداشته و نخواهد داشت آن است كه حقّ به دست ظالمی كه به اسم عدل معروف است مبتلا شود. چه كه آن بی انصاف اعتماداً علی حمقاء الأرض لا يخاف و لا يبالی، يفعل ما يأمره النّفس و الهوی. چنانچه مشاهده می شود نفسی را كه آن همه تربيت و حفظ نمودم، بعد استكباراً علی الله و إعراضاً منه و إعتراضاً عليه وارد آورده آنچه را هيچ ظالمی وارد نياورده. و علّت اين ظلم اطمينان از عباد غافلين بوده، چه كه اگر موقن بود به اين که ناس صاحب بصرند و اعمالش را تصديق نمی نمايند، به چنين اعمال ارتكاب نمي نمود."

Latest revision as of 02:31, 17 May 2023

فو الله الّذی لا إله إلاّ هو، بلايائی در اين ارض وارد كه احدی قادر بر احصای آن نه. به كرّات فرموده اند: "آنچه در سجن و تحت سلاسل و اغلال بوده ام، و در دست مشركين مبتلا به شأني که ديار به ديار برده اند و سر و پای برهنه از محلّ به محلّ كشيده اند، هيچ كدام از بلا محسوب نه. اعظم بليّه كه در ابداع شبه نداشته و نخواهد داشت آن است كه حقّ به دست ظالمی كه به اسم عدل معروف است مبتلا شود. چه كه آن بی انصاف اعتماداً علی حمقاء الأرض لا يخاف و لا يبالی، يفعل ما يأمره النّفس و الهوی. چنانچه مشاهده می شود نفسی را كه آن همه تربيت و حفظ نمودم، بعد استكباراً علی الله و إعراضاً منه و إعتراضاً عليه وارد آورده آنچه را هيچ ظالمی وارد نياورده. و علّت اين ظلم اطمينان از عباد غافلين بوده، چه كه اگر موقن بود به اين که ناس صاحب بصرند و اعمالش را تصديق نمی نمايند، به چنين اعمال ارتكاب نمي نمود."