Kitab-i-Badi/Persian541: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(5 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
حال تفكّر كن، ای بی انصاف، كه چه گفته و چه ميگوئی! در دوره بيان با كه معاشر بوده اند؟ هر نفسی كه بين يدی حاضر می شد كسب معارف الهيّه و شئونات حكمت ربّانيه مي نمود، و ابداً در حضور امنع اقدس نفسی قادر بر تكلّم نبوده، تا چه رسد به آن كه از او چيزی اخذ فرمايند. چنانچه اين عباد در عراق بوده ايم و به چشم خود ديده ايم. فاسئل من أهل العراق لعلّ تطّلع و تكون من العارفين!
و ديگر صورت آيات ذكر نموده. اين قولی است كه مدّت ها است مشركين به آن ناطقند. گاهی قشر و لبّ ذكر نموده، گاهی صورت و هيولی در آيات ذكر كرده اند. كلّما خرج من أفواههم يرجع إلی أنفسهم و إنّ ربّك الرّحمن لَبَرِیءٌ منهم و عمّا يقولون. ای بيچاره اعمی، تو فرق ما بين يمين و يسار ننموده، چگونه مميّز فطرت و غير فطرت شده؟ حقّی كه مميّزش تو باشی همان لايق و سزاوار تو است. لو يُوجد مِن بصرٍ لَيعرف و يوقن بأن لا يعادل بآية عمّا نزل بالحقّ كلمات العالمين. جميع ناس كه از شاطی بحر معرفت رحمانی محروم شده اند، سببْ آن بوده كه عرفان خود را ميزان عرفان حقّ قرار داده بودند. لذا از كوثر معانی محروم و ممنوع گشته اند، چنانچه هر ملّتی اليوم به ادلّه و براهين خود منتظرند و در ظهورات مظاهر احديّه توقّف نموده اند. و اين حال نفوسی است كه فی الجملة اراده عرفان داشته اند. ولكن امثال شما، كه به بغضای[۲۹۰] صرف و غلّ بحت بر وجه حقّ ايستاده ايد، ذكری عند الله نداشته و نداريد.

Latest revision as of 18:38, 16 May 2023

و ديگر صورت آيات ذكر نموده. اين قولی است كه مدّت ها است مشركين به آن ناطقند. گاهی قشر و لبّ ذكر نموده، گاهی صورت و هيولی در آيات ذكر كرده اند. كلّما خرج من أفواههم يرجع إلی أنفسهم و إنّ ربّك الرّحمن لَبَرِیءٌ منهم و عمّا يقولون. ای بيچاره اعمی، تو فرق ما بين يمين و يسار ننموده، چگونه مميّز فطرت و غير فطرت شده؟ حقّی كه مميّزش تو باشی همان لايق و سزاوار تو است. لو يُوجد مِن بصرٍ لَيعرف و يوقن بأن لا يعادل بآية عمّا نزل بالحقّ كلمات العالمين. جميع ناس كه از شاطی بحر معرفت رحمانی محروم شده اند، سببْ آن بوده كه عرفان خود را ميزان عرفان حقّ قرار داده بودند. لذا از كوثر معانی محروم و ممنوع گشته اند، چنانچه هر ملّتی اليوم به ادلّه و براهين خود منتظرند و در ظهورات مظاهر احديّه توقّف نموده اند. و اين حال نفوسی است كه فی الجملة اراده عرفان داشته اند. ولكن امثال شما، كه به بغضای[۲۹۰] صرف و غلّ بحت بر وجه حقّ ايستاده ايد، ذكری عند الله نداشته و نداريد.