Kitab-i-Badi/Persian524: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(5 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
و ديگر اين كلمه بسيار بی شرمی است كه نوشته: اليوم هر نفسی مدّعی باشد بايد اتيان بمثل آيات ميرزا يحيی نمايد و يا اعلی. يا أيّها الأعمی، إنّه قد كان كليل عند ما نزل من جبروت البيان من لدی الله المقتدر العزيز المنّان. و الله كلّ اشياء متحيّرند از اين اقوال كه ذكر نموده. وجود و كينونتش اليوم قابل ذكر نيست تا چه رسد به كلماتش. و هر ذی شعوری مي داند كه اگر هم كلمه از كلمات حقّ نزدش يافت شود از اين مقرّ اقدس اطهر اخذ نموده. بسيار بی خبری! از خدا می طلبم كه بصرت را به كحل عرفان موفّق فرمايد كه شايد از رمد اوهام فارغ شده به كلمات مليك علّام ناظر شود تا جميع كلمات را نزد حرفی از كلمات الله معدوم صرف مشاهده نمائی. كذلك نزل الأمر من جبروت الحكم فضلاً من عنده علی العالمين.
حال ای با انصاف، انصاف ده بر ما مشتبه شده يا بر شما؟ و اين که نوشته غرض در كار نيست، والله نفس همين قول غرض صرف است و محض نفس و هوی. چنانچه خود شما نوشته ايد كه حال برو و تجربه كن. اين عبد را مأمور به تجربه نموده كه بعد آنچه ظاهر شود تو را اخبار نمايم، و تو خود اينجا نبوده و تجربه ننموده. لذا قبل از تجربه چرا آنقدر مجعولات مفتريه نفسانيّه به حقّ نسبت داده و انكار صرف نموده؟ حال ملاحظه كن كه اهل غرض كيست. تالله لو تنصف لَتجد نفسك فی خسران عظيم. أن يا بحرَ الغرض، خف عن الله الّذی خلقك بأمر من عنده و لا تتكلّم بما يكذّبك به[۲۸۱]كلّ الذّرّات. إتّق الله و كن من المتّقين! حال ملاحظه كن كه چه قدر افعال و اعمالت نزد حقّ رسوا و واضح است و چگونه عقلت به يد قدرت اخذ شده، كه خود غرض و بغضای خود را به قلم مي نويسی و ثابت مي كنی و مع ذلك شاعر نيستی. إذاً يشهد بغرضك كلّ من فی السّموات و الأرض، ثمّ يشهد نفسك علی غرضك و إنّ هذا لحقٌّ يقين.

Latest revision as of 17:33, 16 May 2023

حال ای با انصاف، انصاف ده بر ما مشتبه شده يا بر شما؟ و اين که نوشته غرض در كار نيست، والله نفس همين قول غرض صرف است و محض نفس و هوی. چنانچه خود شما نوشته ايد كه حال برو و تجربه كن. اين عبد را مأمور به تجربه نموده كه بعد آنچه ظاهر شود تو را اخبار نمايم، و تو خود اينجا نبوده و تجربه ننموده. لذا قبل از تجربه چرا آنقدر مجعولات مفتريه نفسانيّه به حقّ نسبت داده و انكار صرف نموده؟ حال ملاحظه كن كه اهل غرض كيست. تالله لو تنصف لَتجد نفسك فی خسران عظيم. أن يا بحرَ الغرض، خف عن الله الّذی خلقك بأمر من عنده و لا تتكلّم بما يكذّبك به[۲۸۱]كلّ الذّرّات. إتّق الله و كن من المتّقين! حال ملاحظه كن كه چه قدر افعال و اعمالت نزد حقّ رسوا و واضح است و چگونه عقلت به يد قدرت اخذ شده، كه خود غرض و بغضای خود را به قلم مي نويسی و ثابت مي كنی و مع ذلك شاعر نيستی. إذاً يشهد بغرضك كلّ من فی السّموات و الأرض، ثمّ يشهد نفسك علی غرضك و إنّ هذا لحقٌّ يقين.