Kitab-i-Badi/Persian515: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(One intermediate revision by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
بر فرض تصديق از برای حقّ لم يزل و لايزال مرايا بوده و اوّليت آن را احدی احصا ننموده و اين مخصوص به نفسی دون نفسی نبوده. كلّ شیء مرايای الهيّه بوده و خواهند بود، و لكن ظهور قبل از مرايا بكلّها شكايت فرموده اند بقوله - عزّ و جلّ -: لأشكونّ إليك، أن يا مرآت جودی، عن كلّ المرايا. كلٌّ بألوانهم إلیّ لَينظرون**.** و مخاطباً لذلك الإسم می فرمايند كه توئی آن مرآت اوليّه كه لم يزل از حقّ حكايت كرده[۲۷۵]و لايزال حكايت خواهی كرد. در مقام ديگر اوّل من آمن را مرآت اوليّه فرموده اند و اين اذكار در رتبه ملكيّه ذكر می شود، و إلاّ از برای مرايا نه اوّلی بوده و نه آخری. و جميع اين مرايا به قولی خلق شده و خواهند شد، مادامي كه در ظلّ شجره فردانيّه مستقرّند انوار حقّ در آنها ظاهر بحيث لا يُری فيهنّ إلاّ الله، و بعد از انحراف مظاهر شيطانيّه بوده و خواهند بود. فو الّذی نفسی بيده كه اين شكايتی كه از جميع مرايا فرموده اند برهانی است عظيم اگر باشيد از شاعران.
اين شأن مرايا كه ذكر شد به نصّ نقطه بيان. و مع ذلك تلقاء شمس ذكر مرايا مي نمائی كه شموس مرايا عند تجلّی او معدوم صرف بوده و خواهند بود. اگر نفس ظهور بر جميع اشياء اطلاق مرآتيّت در رتبه اوليّه فرمايد حقّ لاريب فيه. بشنو ندای اين عبد را و از اين اراضی جرزه خود را نجات ده و به فضاهای قدس وارد شو! فو الله اين اذكار جز بر توهّمات و حجبات نيفزايد، و هر قدر به اين كلمات مشغول شوی از زلال سلسال بی مثال حضرت لايزال بعيد مانی و محروم گردی. بريز اين امثال را! به حقّ و ما يظهر من عنده ناظر شو، چه كه كلّ به او منتهی و از او ظاهر. اين كلمات خوب است از برای امثال خود در فنون[۲۷۶]جهليّه ظاهريّه، كه به زعم خود علم ناميده ايد، استدلال نمائيد. قطره ملح اجاج به بحر عذب فرات مفرست! بدان كه آنچه لفظ "وجود" بر آن صادق، مخلوق بوده و خواهد بود.

Latest revision as of 17:30, 16 May 2023

اين شأن مرايا كه ذكر شد به نصّ نقطه بيان. و مع ذلك تلقاء شمس ذكر مرايا مي نمائی كه شموس مرايا عند تجلّی او معدوم صرف بوده و خواهند بود. اگر نفس ظهور بر جميع اشياء اطلاق مرآتيّت در رتبه اوليّه فرمايد حقّ لاريب فيه. بشنو ندای اين عبد را و از اين اراضی جرزه خود را نجات ده و به فضاهای قدس وارد شو! فو الله اين اذكار جز بر توهّمات و حجبات نيفزايد، و هر قدر به اين كلمات مشغول شوی از زلال سلسال بی مثال حضرت لايزال بعيد مانی و محروم گردی. بريز اين امثال را! به حقّ و ما يظهر من عنده ناظر شو، چه كه كلّ به او منتهی و از او ظاهر. اين كلمات خوب است از برای امثال خود در فنون[۲۷۶]جهليّه ظاهريّه، كه به زعم خود علم ناميده ايد، استدلال نمائيد. قطره ملح اجاج به بحر عذب فرات مفرست! بدان كه آنچه لفظ "وجود" بر آن صادق، مخلوق بوده و خواهد بود.